سیرت جلال الدین منکبرنی (کتاب)«سیرت جلال الدین منکبرتی» کتابی است به زبان فارسی در بیان سرگذشت جلال الدین منکبرتی پسر سلطان محمد خوارزمشاه است. ۱ - انگیزههای نسوی در نگارش کتابانگیزههای نسوی در نگارش کتاب سیرت جلال الدین خوارزمشاه را میتوان به شرح زیر بیان کرد: ۱-- شرح رویدادهای سلسله خوارزمشاهیان با هدف عبرت آموزی و کسب تجربه برای خوانندگان. ۲-- گزارش وقایع دوره سلطان جلال الدین به آن سبب که توسط دیگر مورخان نگاشته نشده است. ۳-- نبود نویسندگان علاقه مند و توانمند برای نگارش رویدادهای این دوره. نسوی وصف این موقعیت را آنجا که انگیزه تاریخ نویسی خود را بیان کرده به روشنی آورده و نوشته است. ۴-- حضور نسوی در وقایع مهم دوره سلطان جلال الدین. نسوی به دلیل مسئولیت مهمی که داشته در اغلب سفرها و ماموریتها همراه سلطان بوده است. همچنین عموم فرامین و نامهها را او مینوشت، به همین دلیل مطلعترین فرد از اوضاع اداری و سیاسی دوره سلطان جلال الدین محسوب میشد. وجود این اطلاعات انگیزه لازم را برای نسوی در خصوص ثبت این اخبار فراهم آورده است. ۵-- توانایی نسوی در کتابت و انشا که انگیزه لازم را برای او به وجود آورده است. ۶-- و ظاهرا شرح رویدادهای زندگی خود؛ زیرا نسوی در تاریخ نگاری خویش، اغلب خاطرات خود را نگاشته است. به نوشته مینوی، مولف هر چند نیت آن را نداشته است که ترجمه حال خویشتن را بنگارد، در دو اثرش آن قدر از خود سخن گفته است که از خلال عباراتش بتوان وی را شناخت. ۲ - ساختار کتابکتاب مشتمل بر مقدمه مصحح، استاد مجتبی مینوی ، دیباچه مولف و هشتاد و نه عنوان (فصل) و بخش تعلیقات و نیز تکمله تعلیقات میباشد. ۳ - گزارش محتوا«سیرت جلال الدین منکبرنی» مهمترین اثر نسوی است. نسوی ، جوینی و جوزجانی ، سه تن مورخی بودند که در هنگام حمله مغول ، در خراسان و ماوراءالنهر میزیستند و بسیاری از وقایع این دوران را شاهد بوده یا از افراد نزدیک به واقعه کسب اطلاع کردهاند. سیرت جلال الدین خوارزمشاه در حقیقت سرگذشت پسر سلطان محمد خوارزمشاه و شرح یازده سال از این دوران؛ یعنی از آغاز حمله مغول تا مرگ سلطان جلال الدین، و خاطرات شخص نسوی از رویدادهای این دوران است. در این میان، مؤلف در مواردی به سابقه بعضی از وقایع در دورههای پیش از آن؛ یعنی زمان حکمرانی سلطان محمد اشاره نموده و اطلاعات ارزشمندی در این خصوص عرضه کرده است. دقت مؤلف در ضبط وقایع، نزدیکی او به دربار سلطان جلال الدین، ارزیابیاش از وقایع، دید انتقادی و نیز قلت آثار درخصوص حکومت خوارزمشاهیان، سبب شده است که اثر او جایگاهی خاص در میان منابع این دوران به دست آورد. ۳.۱ - وصف نسوی جلالالدیننسوی جلال الدین را گندمگون و کوتاه قد وصف کرده و او را به سبب شکیبایی، کم حرفی و دشنام ندادن ستوده است. ذهبی ، به نقل از عبداللطیف بغدادی ، او را گندمگون متمایل به زرد، لاغر و زشت وصف کرده است. به نوشته نسوی، او ترک زبانی بود که گاهی به فارسی هم سخن میگفت؛ اما خواندمیر گفته است که او حتی به فارسی شعر هم میسرود. جلال الدین بسیار خوشگذران و میگسار بود و حتی تا آخرین لحظات حکومت خود این رفتار را رها نکرد. برخی آن را یکی از عوامل سقوط وی دانستهاند. بر اساس روایاتی از نسوی، او رعیت دوست و به اجرای عدالت علاقه مند بود و از منافع توده مردم در برابر زیاده خواهی سربازان و درباریان خشن خود حفاظت میکرد. همچنین به عمران و آبادانی علاقه مند بود. او در پرورش ادیبان و علما میکوشید و بدین منظور مدرسهای در اصفهان بنا کرد. وی اگر چه فاقد شم سیاسی قوی بود و توان برآورد صحیح نیروهای خود و حریفان و استفاده از فرصتهای مناسب سیاسی را نداشت؛ اما بدون شک از مهارت و جسارت نظامی بسیاری برخوردار بود، چنانکه در بسیاری از نبردها با تهور خود مایه تقویت روحیه سپاه میشد و نتیجه جنگ را به نفع خود تغییر میداد. در ادبیات و تاریخ ایران ، او را با صفاتی همچون دلاور، دلیر ، شیر میدان و جز آن ستودهاند. او با مبارزه در برابر مغولان، در دل مردم مایوس ایران، امید به وجود آورد؛ در نتیجه، در منابع او را به گونهای ستودهاند و وصف کردهاند که با واقع تفاوت دارد و برخی محققان، به درستی، میان بعد تاریخی و واقعی وجود جلال الدین با بعد حماسی و آرمانی وی تفاوت قائل شدهاند. ۳.۲ - ترجمه کتاباصل کتاب را نسوی به زبان عربی نوشته و در قرن هفتم، شخص ناشناسی آن را به فارسی ترجمه و تحریر کرده است. از این ترجمه ظاهرا نسخه منحصر به فرد آن، که در کتاب خانه مکرمین خلیل ینانج استاد تاریخ دانشگاه استامبول موجود میباشد، در اختیار مجتبی مینوی قرار گرفت و وی این ترجمه را با تعلیقات ارزشمندی به چاپ رساند. متن عربی کتاب ظاهرا تا سالیان بسیاری ناشناخته ماند. جز آنکه برخی نویسندگانی چون ابن خلدون و ابوالفداء از بخشهای کوتاهی از آن استفاده کردند. حتی رضاقلی خان هدایت که مقدمهای بر اثر دیگر نسوی؛ یعنی « نفثة المصدور » نگاشته است، از کتاب «سیرت جلال الدین» نامی نبرده و محتملا از آن بی اطلاع بوده است. در ۱۸۹۱. م هوداس فرانسوی، معلم زبانهای شرقی، نسخه منحصر به فرد این کتاب، موجود در کتابخانه ملی پاریس، را تصحیح کرد و به چاپ رساند. نسخه مورد استفاده هوداس، استنساخ سال ۶۶۷. ق؛ یعنی ۲۸ سال پس از تالیف اصل کتاب بوده است. در ۱۹۵۳. م نیز حافظ احمد حمدی با تکیه بر چاپ پاریس، مجددا این اثر را در مصر به چاپ رساند. متن عربی را در ۱۳۲۴. ش، محمدعلی ناصح ، رئیس انجمن ادبی ایران، از روی چاپ هوداس به فارسی ترجمه کرد. متن فارسی کتاب سیرت جلال الدین، که در قرن هفتم قمری ترجمه شده است، در مقایسه با متن عربی آن کاستیهایی دارد. ظاهرا مترجم آن ترجیح داده است، بعضی توضیحات مؤلف را ترجمه نکند یا حذف کند. با این حال، انشای فصیح و مناسب او بهره مندی از این اثر را ساده و مطلوب ساخته است. بررسی متن عربی و ترجمه فارسی در کنار یکدیگر کسب اطلاعات را از این اثر مفید میسازد. ۳.۳ - تغییر قصد در تالیف کتابنسوی در نگارش کتاب «سیرت جلال الدین» ظاهرا در آغاز قصد نوشتن یک تاریخ عمومی را داشت؛ ولی آن گونه که خود اشاره کرده است با دیدن کتاب « الکامل » ابن اثیر و دقت او در شرح رویدادها، به ویژه وقایع دوره خوارزمشاهیان ، تصمیم گرفت، فقط به شرح سرگذشت جلال الدین خوارزمشاه بسنده کند. وی تاکید کرده که در شرح این رویدادها فقط آن وقایعی را نوشته که دیده یا از اشخاص شاهد آنها شنیده است. با این حال ظاهرا بخشی از کتاب سیرت جلال الدین او درباره منشا مغولان و وقایع مربوط به چنگیزخان از این قاعده مستثنی است، زیرا با اطلاعات موثق تاریخی چندان هماهنگی ندارد. ولی شرح رویدادهایی که به نوعی مرتبط با زندگی نسوی بوده، این کتاب را به اثری ارزشمند درباره دوره خوارزمشاهیان و زمان سلطان جلال الدین تبدیل کرده است. «سیرت جلال الدین»، گرچه شرح زندگی نامه جلال الدین خوارزمشاه است، نسوی در کنار حسب حال واپسین سلطان خوارزمی، حسب حال خویش را نیز بازگو کرده است. از مقدمه شهاب الدین نسوی بر کتاب «سیرت جلال الدین» این گونه بر میآید که او در این کتاب قصد نگاشتن خاطرات خود را نداشته، اما در حقیقت حضور نسوی در بطن رویدادهای اواخر دوره جلال الدین خوارزمشاه و نیز تاکید وی بر گزارش احوال خویش، این اثر او را نیز به شرح رویدادهای زندگی اش و حسب حال او تبدیل کرده است. در حقیقت این ابرام نسوی در شرح زندگی خود آن اندازه است که به توان با بخش مهمی از زندگی سیاسی و اداری او آشنا شد. ۳.۴ - قدیمیترین حسب حال نویسی و خاطرهنویسیبر همین اساس، کتاب «سیرت جلال الدین»، از آن جهت که شرح زندگی جلال الدین ارشد اولاد سلطان محمد خوارزمشاه است، نوعی زندگی نامه نویسی (بیوگرافی)، و از سوی دیگر از آن جهت که دربردارنده خاطرات نسوی است، خاطره نویسی و حسب حال نویسی (اتوبیوگرافی) شهاب الدین نسوی محسوب میشود. در این صورت آثار نسوی را میتوان جزء قدیمیترین حسب حال نویسیها و خاطره نویسیها تلقی کرد. ارتباط دوره تاریخی این اثر با دوره خوارزمشاهی بر اهمیت آن بسیار افزوده است؛ زیرا یافتههای ما درباره اخبار سلسله خوارزمشاهیان بسیار اندک است. این قلت منابع بخشی به دلیل کوتاهی دوره استقلال این سلسله و طبیعتا نبود مجال برای پرورش مورخان و نویسندگان بوده است. احتمالا بخشی نیز به واسطه مقبولیت نداشتن خوارزمشاهیان در میان مورخانی بود که به ثبت وقایع این سلسله تمایل نداشتند؛ و ممکن است میان حمله گسترده مغولان در از میان رفتن بعضی از آثار نوشته شده در این عصر مؤثر بوده باشد. در حقیقت در عسرت منابع دوره خوارزمشاهی، این اثر نسوی و اثر دیگر وی «نفثة المصدور» اهمیت بسزایی دارد. ۴ - وضعیت کتابکتاب مشتمل بر پاورقیهایی به قلم مصحح و فهرست عام اسماء اعلام تاریخی و جغرافیایی و کتب و بعضی از لغات و اصطلاحات و بخش اضافات و تصحیح اغلاط میباشد. [۱]
دانشنامه جهان اسلام، شرفی، محبوبه، ج۱۰، ص۵۰۳- ۵۱۰.
۵ - پانویس
۶ - منبعنرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب تاریخ ایران
|